بسم رب الشهداء والصدیقین
تقدیم به شهدای مظلوم کربلای 4
سلام؛
به یاری خدا می خواهم در این مطلب به معرفی زوایای پنهان عملیات کربلای 4 بپردازم. نیامده ام بگویم از تاریخ و منطقه و کلاس عملیات که این ها را با کمی جستجو خواهید یافت.
اما کربلای چهار...، کربلایی بود.اغراق و دروغ نیست هر چه خواهم گفت . اگر باورتان نشد مشکل از شما نیست، به کسانی باید خرده گرفت که نگفتند از این عملیات و ننوشتند.
این عملیات بزرگترین عملیات طول تاریخ جنگ تحمیلی بود. تعداد افرادی که به طور مستقیم درگیر این عملیات بودند بالغ بر یک میلیون نفر و تعدادافرادی که غیر مستقیم با این عملیات مرتبط بودند به جرعت میتوان گفت تمام جمعیت 36 میلیونی کشور. نام این عملیات در آغازین روزهای طراحی عملیات حیدر بود و در میانه های راه به عملیات غدیر تغییر یافت و در آخر با نام کربلای 4 انجام شد. این عملیات در میان عوام الناس به عملیات سرنوشت جنگ مشهوربود. درست است،«عملیات سرنوشت جنگ». مدت 10 ماه تقریباً تمام امکانات اقتصادی، صنعتی، رفاهی، نظامی و... کشور برای تدارک این عملیات بسیج شد. تمام وزارت خانه ها و ارگانهای دولتی در تکاپوی تامین این عملیات بودند.[1] تقریباً تمام مردم ایران ، بگذارید بهتر بگویم، تمام افرادی که چشم به نتیجه این جنگ دوخته بودند از انجام شدن این عملیات با خبر بودند.اشتباه نکنید، این که گفتم دلیل لو رفتن این عملیات نبود . ببینید، دشمن فقط از قصد ایران برای انجام چنین عملیاتی خبر داشت و بس، نه از تعداد نیروهای شرکت کننده در این عملیات با خبر بود، نه منطقه و تاریخ عملیات را می دانست و از همه مهم تر از محور یا محور های این عملیات خبر نداشت. «تعداد نیروهای زمینی آفند کننده ایران در این عملیات بیش از سه برابر تعداد نیروی زمینی درخط پدافند ارتش بعث عراق بود»[2]. اما در یک عملیات تعداد نیروها همیشه عامل برتری نبوده و نیست. از عوامل برتری در یک عملیات میتوان به اصل غافل گیری، سرعت عمل، تجهیزات و ادوات رزمی و مهندسی و ... اشاره کرد که تمام این عوامل اگر با هم جمع شوند، می رسیم به اصلی ترین فاکتر که ضامن موفقیت در هر کاریست.
توکل، اصلی ترین فاکتر بود که رزمندگان ما با جان و دل مانوس بودند با آن. نیامده ام شعار بدهم و یا این که برای چندمین بار به رخ بکشم نماز شبهای عارفانه و رزم و خروش شجاعانه رزمندگان را، نه، اما دلم آرام نمی شود اگر نگویم و اگر پرده از چهره بعضی پس نزنم. نامردها در یادداشتهایشان ودر گفتگوهای شومشان یکی از دلایل عدم موفقیت کربلای چهار را احساس غرور رزمندگان از پیروزی های پیاپی برارتش بعث ذکر کردند و گفتند بعد از والفجر 8 و9 و فتح 1و2 وسلسله عملیاتهای کربلای 1و2و3 رزمندگان مغرور شدند و همین غرور زمینه ساز شکست عملیات کربلای چهار شد. لعنت خدا بر شما و بر زبانهایتان که به دروغ در کام نجستان چرخید و گفتید آنچرا نباید می گفتید.
«هزارو پانصد گردان رزمی با استعداد100% برای انجام این عملیات مهیا شد(450000 نفر)، تأمین این نیرو در حد مقدورات کشور نبود، لذا سپاه محمد رسول الله با استعداد یکصد هزار نفر در قالب 300 گردان بعد از اجتماع با شکوهی که در ورزشگاه آزادی داشت، به منطقه عملیات اعزام شد[3].قبل از این عملیات تعداد 2008 قبضه موشک ضد تانک تاو و 18 سامانه ضد هوایی هاوک خریداری شده بود»[4]. یعنی برای مقابله با نیروی زرهی و هوایی عراق تقریباً مشکلی نداشتیم.« قرار بود این عملیات در سه مرحله و سه محور انجام شود که با مخالفت و سماجت سوال برانگیز فرمانده وقت سپاه با این طرح، محور های عملیات از سه محور به تک محور تنگه اروند(باریکه بین ساحل شمالی اروند رود و جزایر ماهی، امرصاص و بوارین ) تقلیل یافت»[5]. در این محور مقرر شد در ابتدا 18 کیلومتر از خط دشمن شکسته شود، چون در این طرح حمله از جناحین دشمن انجام می شد در برابر رزمندگان هیچ خط پدافنی وجود نداشت، اما با نزدیک شدن به تاریخ انجام عملیات روز به روز در جناحین اروند خطوط پدافندی ایجاد شد و در آخر 9 ردیف خط پدافندی کاملا مسلح و سنگرهای بتنیتیر بار که سطح آب را ضربدری پوشش می دادند در مقابل رزمندگان و غواصهای خط شکن قرار داشت [6].
دشمن به محور عملیات، کلاس و نحوه عبور نیروها و تقریبا زمان عملیات آگاه شده بود. عملیات لو رفته بود، اما نه به دست منافقین یا ماهواره ها و آواکس های امریکایی، که اینها فقط محل تجمع نیروهای ایرانی را می توانستند کشف کنند و نه محور عملیات وطرح و برنامه آن را. دشمن می دانست که بعد از شکسته شدن خطوط پدافندی اش به دست غواصها، نیروهای پیاده با قایق به آنسوی اروند منتقل خواهند شد. وچون از روحیه رزمندگان ما باخبر بود شکسته شدن خط خود را امری اجتناب نا پذیر می دانست، اما این را هم می دانست که نیروهای خط شکن فقط به صورت موضعی می توانند در خطوط نفوز کنند و بعد از تحلیل نیروی جسمی و تمام شدن مهمات دیگر کاری از آنها بر نخواهد آمد.پس به فکر سد کردن نیروهای پشتیبانی افتاد که به طبع اهداف سهل الوصول تری بودند، چون هم بر سطح آب حرکت می کردند و قابل رویت بودند و هم قایق نسبت به نفر در مقابل آتش انبوه آسیب پذیر تر است .توپهای چهار لول پدافند هوایی در ساحل اروند مستقر شدند و آماده بودند برای شکار قایقهای رزمندگان. گرای تنگه گرفته شده بود و حجم انبوه توپ و خمپاره زمانی سطح آب را پوشش داد. دشمن با تمام تمهیداتی که اندیشیده بود باز هم در هول و هراس بود. رادیو بغداد در پیامی اعلام کرد:«ما می دانیم که شما آمده عملیات هستید، خود را به کشتن ندهید و ... » اما این کار عراق هم در کنار انبوه اطلاعاتی که نیروهای اطلاعات و عملیات لشکر ها مبنی بر لو رفتن عملیات مخابره کرده بودند نتوانست فرمانده سپاه را از انجام این عملیات منصرف کند. «عراق در نوک غربی جزیره امرصاص نور افکن بزرگی نصب کرد»[7]،«در عین حال در خط پدافندی ام ارصاص دوربین مادون قرمز بزرگی مستقر نمود تا حرکت نیروهای خودی را کنترل کند»[8] با این کار تمام تنگه عملیات زیردید دشمن قرار گرفت ، دیگر مهم نبود که هوا ابری باشد یا مهتابی. عراق هر از چند گاهی گراهای بسته شده بر سلاح های منحنی زن خود را تست و اصلاح می کرد«.نیروهای شناسایی لشکر 41 ثارالله(ع) فقط چند ساعت قبل از عملیات در داخل تنگه با نیروهای دشمن درگیر شده بودند. طی چند روزی که به زمان عملیات باقی مانده بود بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزایش یافت. صبح روز منتهی به شب عملیات نیز اطراف پل فجر، نهر عرایض، سواحل کارون، اوایل جاده خرمشهر، حوالی ایستگاه هفت و برخی نقاط دیگر بمباران شد و آتش توپخانه دشمن فزونی یافت. قبل از تاریک شدن هوا در حالی که بیش از نیم ساعت به غروب افتاب مانده بود ، عراق دیوانه وار اقدام به ریختن فلر و شلیک منور کرد که تا پایان عملیات ادامه داشت. از ساعت 19 تا 21 بیش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مرکزی رسید. اما تحلیل کلی فرماندهی سپاه آن بود که شرایط عادی است!!!»[9]
شرح کامل عملیات را باکمی جستوجو خواهید یافت. برای نمونه به اینجا می توانید مراجعه کنید.
همه شما می دانید که نتیجه عملیات چه شد، از آن می گذرم، می رسیم به شهدای مظلوم این کربلا. گفتند که« در این عملیات 985 تن از نیروهای خودی شهید و8071 تن مجروح شدند[10]» و از تلفات ارتش بعث عراق گفتند« تعداد 8000 نفر کشته و زخمی[11]» این آمار را باور دارید؟!!!
یک تحلیل ساده، عملیات لورفته، نیروهای دشمن در آماده باش کامل، پشت انواع سلاحهای سبک و سنگین و در جان پناه های امن مستقر، زاویه دید دشمن بنا بر ارتفاعات پدها و دژها از بالا به پایین و مسلط بر کارزار. وضع نیروهای خودی: شناور در آب و سطح آب، کاملاً مسطح و بدون هیچ عوارض و پستی و بلندی. در دید و تیر مستقیم دشمن، بدون جان پناه، سنگین ترین سلاح در صورت امکان استفاده، تیر بار و . R.P.G جواب سوال مرا بدهید، این آمار را باور دارید؟!!!
دو ماه پیش از این در یک برنامه تلوزیونی فرمانده اسبق سپاه در کمال وقاهت و پر رویی گفت: این عملیات بعد از 8 ساعت متوقف شد!!! در حالی که بنا بر شواهد و مدارک موجود «این عملیات دقیقاً 25 ساعت و 15 دقیقه ادامه داشت[12]»
اگر مقدور بود برایم، کاملاً زوایای پنهان این ماجرا را برایتان باز می کردم، تا ببینید دست تا مرفق آلوده به خون امریکا و هم دستانش را، می گفتم برایتان ماجرای استعفای منتظری و تجارت اسلحه بعضی خواص را.اما نمی توانم مقابل انبوه خونهای جاری شده در اروند سکوت کنم. دعا کنید روزی برایتان بگویم از نقش «ماجرای مک فارلین» یا همان «ایران گیت» در لو رفتن این عملیات ، و بگویم ازوعده امریکایی ها به بعضی خواص مبنی بر رهبر شدنشان بعد از رحلت امام. بگویم از زکی یمانی که چرابعد از 24 سال تصدی وزارت نفت عربستان ناگهان بر کنار شد، بگویم داستان کشتیهای چند صد هزار تنی حامل سلاح امریکایی به ایران با پرچم کانادا را. کاش می شد بگویم چرا نفت 5 دلاری کمتر از سه ماه به نفت 24 دلاری تبدیل شد. مگر نه این که هر چه قیمت نفت ارزانتر اقتصاد ایران شکننده تر؟! این معاملات به قیمت فروختن خون جوانان این مرز و بوم توسط برخی خواص و بدون اطلاع پیر جماران انجام شد. این معاملات را بر سر فروختن شرف من و شما انجام دادند، این معاملات پول خرید جام زهر شد. با نگاهی به تاریخ ، به حکمت صلح امام پی خواهید برد. نقل است که:« وقتی سرداران سپاه امام حسن مجتبی(ع) دین خود را به دنیا فوختند، نقشه شومی در سر می پروراندند که امام مجتبی با درایت خود توانستند شکست را با صلح شرافتمندانه عوض کنند، آنها می خواستند امام حسن(ع) را به اسارت گرفته و نزد معاویه ببرند تا معاویه با آزاد کردن امام حسن لکه ننگی ابدی را بر پیشانی شیعیان بکوبد، اما امام حسن بود که صحنه را مدیریت کرد و جام زهر را سر کشید تا شیعه در کربلا جان بگیرد » .
ضامن این انقلاب خود خداست و بس. «یدالله فوق ایدیهم»،« ومکرو و مکرالله خیر الماکرین».
[1]محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق(فاو تا شلمچه)، ج 3 ، چ2، م.م و تحقیقات جنگ، 1378، ص115
[2] ـ مجتبی جعفری، اطلس نبردهای ماندگار، چ 3، تهران:نوید طراحان، نزاجا معاونت عملیات ـ مرکز پژوهشهای دفاع مقدس، ص132
[3] ـ همان، همانجا
[4] ـ نویسندگان:مهدی انصاری1334،یحیی فوزی1339، علی رضا لطف الله زادگان1336، گودرز نوروزی 1338 ـ روزشمار جنگ ایران و عراق ـ کتاب چهل و چهارم(ماجرای مک فارلین)،چ2،آرین، م.م و تحقیقات جنگ سپاه پ. ا.ا،1378، ص42
[5] ـ همان، ص285
[6] ـ محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق(فاو تا شلمچه)، ج 3 ، چ2، م.م و تحقیقات جنگ، 1378،ص وص 116ـ118
[7] ـ نویسندگان:مهدی انصاری1334،یحیی فوزی1339، علی رضا لطف الله زادگان1336، گودرز نوروزی 1338 ـ روزشمار جنگ ایران و عراق ـ کتاب چهل و چهارم(ماجرای مک فارلین)،چ2،آرین، م.م و تحقیقات جنگ سپاه پ. ا.ا،1378،ص 657
[8] ـ همان، ص717
[9] ـ حسین اردستانی، تجزیه و تحلیل جنگایران و عراق ـ جلد سوم(تنبیه متجاوز)،چ2، آرین، م.م و تحقیقات جنگ سپاه پ. ا.ا، 1384،ص239
[10] ـ همان، ص234
[11] ـ مجتبی جعفری، اطلس نبردهای ماندگار، چ 3، تهران:نوید طراحان، نزاجا معاونت عملیات ـ مرکز پژوهشهای دفاع مقدس، ص132
[12] ـ حسین اردستانی، تجزیه و تحلیل جنگایران و عراق ـ جلد سوم(تنبیه متجاوز)،چ2، آرین، م.م و تحقیقات جنگ سپاه پ. ا.ا، 1384،ص و ص 240ـ 243